سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























یک جرعه زندگی

  "سخاوت"

 

سخاوت آن نیست که آنچه را که من بیش از تو به آن نیاز دارم به من ببخشی ، بلکه آن است که به من ببخشی آنچه را که بیش از من به آن نیاز داری.

################

کسی  که دریافت می کند نگران نیست ، اما کسی که می بخشد، بار دغدغه ای را به دوش می گیرد تا این بخشش ، از منظر عشقی برادرانه و یاری دوستانه باشد، نه برای ارضای خود.

################

کسانی که به تو مار می دهند ، هنگامی که تو از آنان ماهی می خواهی، ممکن است چیزی جز مار برای بخشیدن نداشته باشند. بنابر این ، این عمل از طرف آنان ، نوعی سخاوت است.

#################

چقدر فرومایه ام من که زندگی به من طلا می دهد، و من به تو نقره می دهم ، و با وجود این ، خود را سخاوتمند می انگارم.

#################

تو هنگامی که می بخشی به واقع کریمی؛ هنگام بخشش چهره ات را بگردان تا شرم را در نگاه آن که می گیرد نبینی.

#################

شما آنگاه خوبید که از خویشتن خویش ببخشید.

#################

تو قادر نیستی بیش از اشتهایت بخوری. نیمه ی دیگر آن نان ، به دیگری تعلق دارد ؛ کمی از آن نان را هم برای میهمان سرزده بگذار.

###################

سخاوت آن است که بیش از توان خویش ببخشی ، عزت نفس آن است که کمتر از نیاز خویش بگیری.

##################

«آن ها می بخشند تا زنده بمانند، زیرا اگر نبخشند می میرند.»

 

 

   برگرفته از عارفانه های جبران خلیل جبران


نوشته شده در یکشنبه 90/7/10ساعت 5:28 عصر توسط نرگس چ نظرات ( ) |


Design By : Pichak