سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























یک جرعه زندگی

s75kjm7uyyg7srjt0ee.jpg

امروز داشتم توی وبلاگ یکی از دوستان یه گشتی می زدم یه دفعه موضوع دوست داشتن به چشمم خورد.

یادم افتاد به گذشته ها که چقدر واسه اینکه کسی رو دوست داشته باشیم و کسی  هم ما رو دوست داشته باشه

نگران بودیم.

 اما امروز بیشتر به این فکر می کنیم که اونی که دوستش داریم ما رو دوست داره یا نه؟

خب جالب میشه اگه بفهمی دوستت داره و هفته ای یک بار هم بهت می گه اما امان از روزی که ندونی

هم خودتو هم اون بنده خدا رو به صلابه می کشی که یالا بگو دوستم داری یا نه اون بیچاره هم از ترس

جونش عاشقانه بهت می گه که چقدر دوست داره و بعد فردا روز از نو و روزی از نو..

اما چقدر قشنگه که زنها و مرد های ما یاد بگیرن که به همدیگه بگن که چقدر همدیگرو دوست دارن

یاد حرف پدر بزرگم می افتم که می گفت بابا جان اصلا نمی شه گفت زن باید خودش از رفتار شوهرش

بفهمه که چقدر دوستش داره اما وقتی به این فکر می کنم که زن باید چقدر تلاش کنه تا اینو بفهمه

مغزم قاطی می کنه فکر کن اون موقع ها همه از 5 تا بیشتر بچه داشتن و نون می پختن و خرید خونه

و مدرسه بچه ها و... تازه باید به این فکر می کردن که فلان حرف شوهرشون از روی محبت بوده یا نه؟!

یا خانومهایی که فکر می کنن اگه به شوهرشون بگن دوستت دارم مرده پررو می شه و خیالات ورش می داره

اما چقدر خوب می شد اگر ما همه یاد بگیریم که محبت و احساس قشنگ دوست داشتن رو به همه بگیم

چه بهتر بشنوه تا اینکه شش دنگ حواسش پی این باشه که دوستم داره یا نه؟

شما چطور شما هم دوستش دارید؟

بهش بگید قبل از اینکه یادتون بره یا قبل از اینکه دیگه خیلی دیر بشه.


نوشته شده در دوشنبه 91/4/5ساعت 1:11 صبح توسط نرگس چ نظرات ( ) |


Design By : Pichak