یک جرعه زندگی
درزوایای اتاق خالی از نگاه تو در انتظار بازگشتت نشسته ام تا شاید نسیمی عطر تو ، حرکتی حضورت را ، تبسمی نگاه خزان زده ات ، صدای پرشاپرکی آوای تو را به این خانه وهم و خیال جاری کند. قشنگیهای زندگی من از زمانی شروع شد که اولین بار asim رو دیدم. اولش انکار کردم ولی بعد فهمیدم که نمی تونم ندیده بگیرم . خواستم ازش بگذرم اما انگار نشد.واسه همین نتونستم بذارم اونم از من بگذره . نفهمیدم چی شد که یکدفعه خودمو بدون اون نتونستم تصور کنم. زندگی همیشه یه جا آدمو غافلگیر میکنه اونم زمانی که اصلا فکرشو نمی کنی. اینجا بود که فهمیدم دیگه راه فراری نیست. خیلی درگیرش شده بودم نفسم به نفسش بود عاشقش بودم و اونم عاشقم بود. دلمونو به دریا زدیم وبه هم پیوستیم. حالا میدونم دلیل زندگیمه و بدون اون هرگز. هدیه زندگیمون الآن 2 سالشه اسمش نازنینه . می خوام به هردوشون بگم عاشقشونم و تا آخرش دوستشون خواهم داشت . عشق هدیه ای نمی دهدمگر از گوهر ذات خویش. و هدیه ای نمی پذیرد مگر از گوهر ذات خویش. عشق نه مالک است و نه مملوک، زیرا عشق برای عشق کافی است.
Design By : Pichak |